گروه ورزش|شهرآرانیوز، صمد مرفاوی، یکی از چهرههای حاضر در مراسم تجلیل از پیشکسوتان باشگاه استقلال بود. شاید به واسطه همکاری او با محمود فکری در فصل منتهی به جدایی از استقلال و حضور فرهاد مجیدی تصور میشد که آقا صمد یکی از غایبان این نشست باشد، اما مرفاوی برای اینکه حس عمیق خود به استقلال را به رخ همه بکشد بدون در نظر گرفتن اتفاقات سال گذشته به مراسم رفت تا در کنار دیگر پیشکسوتان فضایی امیدوارکننده پیش روی استقلال قرار بگیرد. مرفاوی هم مثل خیلیها که در مراسم حضور داشتند امیدوار است استقلال روی نوار موفقیت گام بردارد و مصطفی آجورلو که در فصل بیست و یکم سکان مدیریت استقلال را به دست گرفته، بتواند از پس پستی و بلندیها برآید و مدیریت مطلوبی بر امور باشگاه استقلال داشته باشد. مرفاوی تا حدی به آینده استقلال خوشبین است و حتی اعتقاد دارد باید به فرهاد مجیدی زمان داد تا یک استقلال زیبا از نظر فوتبالی پدید آورد.
باشگاه استقلال مراسمی را ترتیب داد که در آن شما هم حضور داشتید. آیا برگزاری این نشست میان پیشکسوتان مفید خواهد بود و میتواند کمکی به آینده باشگاه باشد؟
به طورکلی این مراسم را به فال نیک میگیرم، چون قبلاً ما هرگاه یکدیگر را میدیدیم در مراسم ختم یا عزا بود. یک بار فرصت شد که در فضایی شاد با هم ملاقات کنیم که از این نظر اقدام خوبی بود. با این وجود معتقدم که این مراسم بیشتر جنبه دید و بازدید داشت، چون تعداد محدودی توانستند صحبت کنند و دیگران بیشتر شنونده بودند. به اعتقاد من اگر میخواهیم نشستی برگزار کنیم که خروجی مطلوبتری داشته باشد و حاضران به تبادل نظر با هم بپردازند، باید نشستها خصوصیتر باشد. مثلاً تحت عنوان کمیته پیشکسوتان یا حتی تشکیل کمیته فنی میشود از نظرات پیشکسوتان باشگاه بیشتر مطلع شد، اما در حال حاضر آقای آجورلو ظاهراً اعتقادی به تشکیل کمیته فنی ندارد و استفاده از پیشکسوتان را به یکی، دو نفر محدود کرده است.
در سالهای اخیر هیچگاه تشکیل کمیته فنی جدی گرفته نشده است و شاید مدیران جدید باشگاه استقلال هم نگرانند که شاید تشکیل چنین کمیتهای برای مربیان حاشیه ایجاد کند. به همین دلیل تن به تشکیل این کمیته نمیدهند.
شاید در ظاهر تشکیل کمیته فنی حاشیهساز باشد، اما اگر اهداف و راهبردها مشخص باشد نه خللی در اهداف باشگاه ایجاد میشود و نه مربیان. کمیته فنی میتواند راه خودش را برود و در همه امور فنی به مدیریت و کادرفنی کمک کند. اگر به یاد داشته باشید آقای روشن بارها در مصاحبههایش به تشکیل کمیته فنی تأکید کرده است و ما باید این کمیته را در باشگاه بزرگی همچون استقلال جا بیندازیم و از کنار هم بودن لذت ببریم و به اهداف عالی باشگاه کمک کنیم. کار جمعی باید در باشگاه بزرگی مانند استقلال که پیشکسوتان خوشنامی دارد، جا بیفتد. اعتقادم بر این است که پیشکسوتان استقلال آنقدر اصالت دارند که بتوانند در این دایره کنار هم کار کنند و دستاوردهای بزرگی را رقم بزنند. ما میتوانیم راهکار ارائه دهیم و راه را برای کسب موفقیتهای بیشتر هموار کنیم. این نظر من است، حال شاید دیگران نظر متفاوتی داشته باشند.
حضور آقای آجورلو در مدیریت باشگاه استقلال تا حدی غیرمنتظره بود، اما به نظر میرسد که اغلب پیشکسوتان باشگاه استقلال قصد حمایت از او را دارند تا شاید باشگاه از چالش سالهای اخیر که گرفتارش شده، خارج شود. آیا آجورلو را مدیر مناسبی برای باشگاه استقلال میدانید؟
شخصاً امیدوارم که آجورلو در باشگاه استقلال منشأ تحولات باشد. اقدامات اولیه ایشان در باشگاه استقلال مطلوب بوده و همانطور که میبینید آرامش حکمفرما است. من امیدوارم همه برنامهها و اهدافی که آقای آجورلو دارند به بهترین شکل ممکن انجام شود و استقلال آرامش بیشتری را تجربه کند. ما پیشکسوتان هم در کنار ایشان هستیم و از هیچ کمکی دریغ نمیکنیم. باور من این است که سربلندی استقلال به سود همه ما است و باید برای به دست آوردنش تلاش کنیم.
در سالهای اخیر که استقلال جامهای متعدد را از دست داد ذهنیتی منفی میان هواداران شکل گرفته که میگفت آقای وزیر حامی باشگاه پرسپولیس است و توجهی به استقلال ندارد. آیا این ذهنیت درست بود و وزارت ورزش سابق نقشی در ناکامیهای استقلال داشت؟
حقیقتاً من این ذهنیت را قبول ندارم و تصور نمیکنم آقای وزیر سابق نقشی در ناکامیهای استقلال داشته باشد. من اعتقاد دارم که منصوبان ایشان در باشگاه استقلال نتوانستند از فرصتهایی که برایشان فراهم شد، نهایت بهره را ببرند. مشکل استقلال صددرصد داخلی بود و مدیران این باشگاه نتوانستند از مجالی که در اختیارشان قرار گرفته نهایت بهره را ببرند. آنها فرصتسوزی کردند و غالباً با تصمیمهای اشتباه باشگاه را به وضعی رساندند که سالها حسرت قهرمانی کشید. ما با مدیرانی سر و کار داشتیم که بدون انتخاب سرمربی بازیکن جذب میکردند. آخر کجای دنیا چنین رفتاری میشود؟ مگر میشود سرمربی انتخاب نکنی، اما سراغ بازیکن بروی؟! این کارها ربطی به وزارت ورزش نداشت و مدیران بودند که با تصمیمهای نامناسب باشگاه را به وضعیت بغرنجی دچار کردند.
البته استقلال در شروع لیگ بیست و یکم عملکرد قابل قبولی داشته و اگر فرصتهای آتی را از دست ندهد شاید بتواند بعد از سالها صاحب جام قهرمانی شود. آیا شما هم به این تیم خوشبینید؟
۱۰ امتیاز از چهار بازی ایدهآل و امیدوارکننده است. در جمعآوری امتیازات کار ما خوب بوده، اما در شکل بازی و ارائه تاکتیکها به نظر من قدری نیاز به زمان داریم. الان برخی معتقدند که استقلال زیبا فوتبال بازی نمیکند که باید این فرصت در اختیار مجیدی و بازیکنان قرار بگیرد تا فوتبال زیبا را هم در هفتههای آینده به نمایش بگذارند. اعتقاد دارم این استقلال ظرفیت بازی زیبا را هم دارد. البته نباید تصور کنیم که کار راحت است. به هر حال در درازمدت میشود تحلیل بهتری از استقلال داشت.
ماجرای دعوت نشدن مهدی طارمی به تیم ملی این روزها به یک بحث داغ و البته کشدار تبدیل شده است. به نظر شما آیا این موضوع آنقدر حاد بود که منجر به حذف طارمی از تیم ملی شود؟
حقیقتاً ماجرای طارمی را آنقدر حاد نمیبینم که بخواهیم او را از حضور در تیم ملی محروم کنیم. قبل از اینکه مهدی طارمی حرفی بزند، اسکوچیچ درباره تاکتیکپذیری بازیکنان ایرانی حرفی زده بود که نظرش بود. طارمی هم جوابی داد که نظر خودش بود. در واقع دو طرف درباره یک موضوع نظر خود را بیان کردهاند و این ماجرا نباید بزرگ میشد. با این حال باید یک سؤال از آقای اسکوچیچ بپرسم. سؤال من این است که آقای اسکوچیچ چرا در شرایطی که لزومی به مصاحبه کردن نبود، با رسانهها حرف زدید و آن مطالب را درباره بازیکنان ایرانی گفتید؟ آیا شما در فوتبال ایران کار نمیکنید؟ مگر میشود یک نفر اینطور درباره محیطی که در آن فعالیت میکند حرف بزند و همه چیز را نادیده بگیرد؟ آیا سرمربی تیم ملی نباید حواسش به اظهاراتش باشد و مدیریت کند؟
به طور کلی این ماجرا به ضرر تیم ملی تمام شد. هرچند که ممکن است در بازیهای آتی تیم ملی با برد کارش را تمام کند.
مسأله فقط کسب امتیاز نیست. شما نگاه کنید با دعوت نکردن از طارمی چه جوی از سوی تیمهای رقیب ایجاد شد. رسانههای داخلی هم هر روز به این مسأله میپردازند. در حالی که الان باید زمان وفاق و همدلی باشد تا تیم ملی به مرحله بعد صعود کند. نه اینکه دعوت نشدن از طارمی ما را از صعود محروم کند. اینطور نیست. چه بسا رفتیم و ۲ بازی باقیمانده را هم بردیم، اما موضوع دعوت نکردن طارمی حواشی و چالشهای متعددی ایجاد کرد. باید طارمی را به ایران فرا میخواندند و بعد با او حرف میزدند و کدورتها از بین میرفت. موضوع حادی نبود که نشود از آن گذشت.
الان کلی حاشیه سر اینکه چه کسی پاسخ دیگری را نداد، ایجاد شده است. بازیکنی که خارج از ایران فوتبال بازی میکند و در اختیار باشگاه است احتمالاً نمیتواند به هر تماسی پاسخ دهد و شاید به همین دلیل سوءتفاهم ایجاد شده است. امیدوارم از این پس شاهد این اتفاقات نباشیم و همه سرمایهها در خدمت تیم ملی باشند.